تنها زمانی این نوشته منطقی خواهد آمد که اون رو با قبول فرضیه توهم توطئه به عنوان یک اصل جهانشمول بررسی کنیم. در ضمن خواهشن اگه خیلی بیکاری و حوصله داری وقت بذار وگرنه بیخیال شو دلم نمی خواد آخرش بد وبیراه نصیبمون کنی!
اگر بادید مثبت نگاه شود، نقشه راه برنامه طراحی شده توسط برخی از کشوریهای صنعتی برای تعدیل وضعیت بحرانی کشوریهای خاورمیانه بوده است که تلاش می کند در نهایت به شلوغی های حوزه کرانه غزه از یک سو و شورش های گروههای شبه طالبان و مشابه در منطقه پایان دهد. در این برنامه تمامی کشورها منطقه که با حکومت های دیکتاتوری و یا شبه دیکتاتوری مدیریت میشوند باید با یک حکومت قابل قبول دمکراتیک تغییر شکل دهند. به نظر می رسد حکومتهای مشروطه هم در این حوزه قابل قبول هستند.
اتفاقات پیش آمده تو منطقه خاورمیانه تقریبا این فرضیه رو تایید می کنند. طبق نوشته ها خاورمیانه میانه از کشورهای زیر تشکیل شده است:
اردن: از دوستان نزدیک آمریکا و تقریبا در وضعیت مناسبی به سر می بره و مردمش راضی هستند
امارات متحده عربی از دوستان نزدیک آمریکا با مردمی پولدار و راضی از حکومت
ایران: ؟
بحرین: از دوستان آمریکا. اما مداخلات ایران و حمایت از شیعی های اکثریت منجر به درگیری های قومی مذهبی با اقلیت حاکم سنی شده است.
ترکیه: تقریبا تونسته دوران گذر رو به سلامت سپری کنه و امروزه یه حکومت لانیک برای خودش دست و پا کنه. ولی راه درازی تا رسیدن به یک کشور پیشرفته اروپایی داره.
سوریه: حکومتی قدیمی اما درگیر جنگ های داخلی. مداخلات ایران کاملا مشهود است.
عراق: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. مداخلات ایران کاملا مشهود است.
عربستان سعودی: در گیر طالبان داخلی اما به نظر می رسه حکومت با ثباتی داره.
عمان: اوضاع چندان خوبی نداره و دارضایتی ها داخلی به چشم می خوره!
قطر: به نظر می رسه تنها کشور با ثبات منطقه است (البته همراه با عربستان)
کویت: مدتهاست دیگه خبری ازش نیست! هر چند بعد از جنگ با عراق کمی سیستمش تغییر کرد اما تقریبا از کشور های آمفوتر است و زیر سایه پدربزرگش عربستان سر میکنه و از دوستان نزدیک آمریکاست.
لبنان: همیشه در جنگ. جای پای ایران کاملا مشهود است.
مصر: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده.
یمن: درگیرهای شدید داخلی. جای پای ایران به چشم می خوره.
فلسطین:حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. جای پای ایران به چشم می خوره.
الجزایر: نمی شناسمش!
تونس: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
لیبی: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
و مراکش: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
افغانستان: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
موریتانی: نمی شناسمش!
سومالی: فقر و بدبختی و حکومت ناپایدار داخلی. دزد های دریایی و ... به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
سودان: حکومت جدید هنوز به ثبات نرسیده. به تازگی حکومت تغییر کرده اما به نظر می رسه حکومت جدید به آمریکا نزدیک است.
یه بررسی ساده نشون می ده کشور های تحت حمایت آمریکا از آرامش خوبی برخوردارند. کشورهای تحت حمایت ابرقدرتهای قدیمی مثل الجزایر (فرانسه) یا سوریه و افعانستان (روسیه) و...یا با اوضاع بسیار درهم و نابسامانی روبرو هستند و جای پای ایران در آنجا ها دیده می شود و یا به تازگی با مداخله مستقیم نظامی و یا سیاسی آمریکا تغییر حکومت داده و به سمت آمریکا گرایش پیدا کرده اند. اما هنوز هیچ کدوم نتونستن یه حکومت با ثبات تو منطقه داشته باشن.
یعنی یا از قدیم امریکایی هستند
یا دارن آمریکایی می شن و اوضاعشون قمر در عقربه
یا مستقیم محل مرافعه بین ایران و آمریکا هستند!
مفهوما امریکا تصمیم گرفته این ور دنیا رو اونطوری که دلش می خواد نظم بده و از هیچ فعالیتی هم ابا نداره. جنگ مستقیم، کودتا، طالبان داخلی، حمایت از ناراضیان داخلی و ...
تنها کشوری که نه تنها خودش ساز ناکوک می زنه بلکه دیگران رو هم نامیزون کوک می کنه ایرانه! یعنی به نظر می رسه یه رودخونه ای به یه سمتی با مدیریت آمریکا راه افتاده و همه کشورها دارن به سمت دریا شنا می کنن اما ایران یه چند تا صخره پیدا کرده و خودشو آویزون چند تا شاخه و تنه درخت کرده و داره یه سد کوچیک اون وسطها می زنه.
به نظر نمی رسه بتونه تا ابد و دهر دووم بیاره و مجبوره بزودی جهتشو عوض کنه و گرنه از خستگی تو رودخونه ول می شه.
اگه خیلی خوشبین باشیم باید بپذیریم که نمی شه زمامداراهای ایرانی اونقدر خنگ باشن که اینو نفهمیده باشن. اونها نشون دادن که هر چند تا لحظه آخر دستشونو رو نمیکنن و مقاومت میکنن اما رو رست (به کل دارایی تو پکر می گن) شون هیچ وقت رولانس الکی (یعنی ریز کردن یا افزایش نرخ بازی) نمی کنن و آخرین لحظه یه راه پیدا میکنن و مسیرشون عوض میکنن.
پس باید به این سد سازی و الم شنگه هسته ای و این چیزها به عنوان یه شاخ و برگ موقتی نیگاه کنیم که قراره چند صباحی حکومتو کمک کنه تا مقاومت کنه و بتونه رستشو افزایش بده تا بتونه آل این (با کل دارایی بازی کنه تا بیشترین برد نصیبش بشه) بزنه.
ایران ثابت کرده اگه نخواد نمی ذاره کشورهای دوربرش تو آرامش به امریکا سرویس بدن. و ثابت کرده مثل عربستان هم دولا نمی شه تا آمریکا افسارشو هر کدوم وری که می خواد بچرخونه! و مهم تر از همه ثابت کرده که خسارت بالایی رو هم مردمش و هم حکومتش تحمل میکنن تا ایرانی بمونن. هم احمدی نژاد داره که با منطق کاملا غریبش حتی زیر آفتاب ۱۰۰ درجه انکار می کنه که روزه و می گه شبه و هم روحانی که با چند تا تویت دنیا رو بهت زده میکنه، هم رفسنجانی داره که نمی ترسه که آخر عمری به خیلی چیزها پشت کنه و با مردم آشتی کنه و هم میرحسین که به خاطر مردمش سالها تو زندون می پوسه! خمینی داره که انقلابش حزب برنده آمریکا رو تو انتخابات عوض می کنه و خامنه ای داره که بعد ۲۰ سال رهبری معلوم نیست تصمیم فرداش چیه. خلاصه یه سیستم داره که قدرت مالیش دست یکیه و قدرت اجراییش دست یکی دیگه. قدرت نظامیش جای دیگه است و سیاست خارجیش دست کسای دیگه! مردمش هم اونقدر متفاوتن که معلوم نمی شه کدوم وری هستن! درست مثل تیم فوتبالش! من هنوز نفهمیدم آیا واقعا اینها می خوان بمب اتمی بسازن یا نه!
با همه این حرفها به نظر نمی رسه آمریکا تصمیم گرفته باشه ایران و به حال خودش رها کنه. ایران باید به سمت رودخونه شناکنه و از اونجایی که گزینه های نظامی و سیاسی و راه حل های دیگه جواب نداده، فکر میکنم فهمیده که باید یه راحل برد برد به ایران پیشنهاد کنه! همون چیزی که ایران هم سالها منتظرشه و به خاطرش به این چند تا شاخه وسط رودخونه آویزون مونده و هر چقدر هم بیشتر لفتش بده قیمتش بالا تر می ره و سدش محکم تر می شه.
به نظر می رسه ایران سهم خودشو از منطقه می خواد. و بارها هم به امریکا گفته آقا بیا با ما رفیق شو و سهم ما رو بهمون برگردون. مگه ندیدی واسه پوتین این دوست جون جونی نصف دریای خزر رو دادیم. تو هم بیا و رفیق شو، فلسطین که هیچ، لبنان چند منه، کل سوریه رو هم آمریکایی میکنیم. ولی شرطش اینه که ما رو اینجوری که هستیم بپذیری! جای روسیه از فردا می شیم رفیق جون جونی شما!
بذار مابشیم ژاندارم محله یه محله آروم و بی سروصدا برات ردیف میکنیم.
اما اگه بخوای ژاندارم عوض کنی و جای کیش، دبی بسازی و عربستان رو مبصر کلاس کنی و به پاکستان بمب اتمی بدی و ترکیه و آذربایجان و اسه ما علم کنی و از این حرفها ما هم می ریم افعانستان و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و عمان و بحرین که تو دست داریمو می ریزیم بهم و نه تنها با برو بچ آمریکای جنوبی ها مثل نیکاراگوئه و شیلی و آرژانیتین و کوبا و... می ریزیم روهم و تو رو مسخره می کنیم و بازی رو یکم توسعه می دیم اونور دنیا و سدمونو بزرگتر از همیشه می سازیم. بلکه الان فرصت خوبیه تا بریم سراغ مصر و الجزایر و تونس و سومالی و ... و یکم هم اونها رو قل قلک بدیم. نهایتش نصف دیگه خزر رو می دیم تا پوتین دوباره بیاد تهران تا جرات نکنی مستقیما حمله کنی و یه چند تا موشک و هواپیمای بدون خلبان می فرستیم اسرایل تا یکم قیمت نفت بره بالا و رشد اقتصادی دنیا رو بهم بریزه تا دوست بزرگمون مستر چین از خواب بیدار شه و ببینه که چقدر داره ضرر میکنه و بیاد دوباره پشتمون وایسته و ... نهایتش هم اگه اوضاع خیلی خراب شد و خاتمی کاره ساز نبود، یه روحانی می فرستیم که بیاد و با ریس جمهورتون یه گپ تلفنی بزنه.
ایران بصورت متناوب هی بالای بالا بوده و هی قل خورده اومده پایین پایین، دوباره رفته بالای بالا و ... خلاصه هر چند صد سال یه بار ریختن لت و پارش کردن و چند وقت بعدش ریخته نصف دنیا رو گرفته و قوانین خودشو تحمیل کرده. مثلا اون موقع که همه بردگی می کردن اینها برده ها رو آزاد کردن و یا اون موقع که اروپا تو خرافات جادو و جنبل می سوخت اینها با دانشمند ها و شاعراشون تو دنیا می چرخیدن! اون موقع که هم بت می پرستیدن اینها خدای زرتشت رو یم پرستیدن. بعد که ادیسون اومد و برق اختراع کرد اینها هاله نور دور سر دیدن! کم مونده تا جمهوری عجیب غریبی خودشونو هم به عنوان برترین جمهوری عصر قالب کشورهای دیگه کنن!.
خلاصه توهم توطئه می گه همه چی از اول پیش بینی شده و دنیا داره می ره به سوی ... ولی این وسط یکی پیدا شده که چند هزار ساله داره اونوری شنا می کنه. همه هم می گن و آرزو میکنن تا بالاخره یه روزی خسته بشه و تو جهت اب شنا کنه! ما مگه می شه!
یادتون نره گفتم اگه خیلی خوش بین باشیم. آیا اونقدر که لازمه خوشبینی؟
رامین، یه نوشته قدیمی که دوباره ویرایش کردم!
یه بررسی ساده نشون می ده کشور های تحت حمایت آمریکا از آرامش خوبی برخوردارند. کشورهای تحت حمایت ابرقدرتهای قدیمی مثل الجزایر (فرانسه) یا سوریه و افعانستان (روسیه) و...یا با اوضاع بسیار درهم و نابسامانی روبرو هستند و جای پای ایران در آنجا ها دیده می شود و یا به تازگی با مداخله مستقیم نظامی و یا سیاسی آمریکا تغییر حکومت داده و به سمت آمریکا گرایش پیدا کرده اند. اما هنوز هیچ کدوم نتونستن یه حکومت با ثبات تو منطقه داشته باشن.
یعنی یا از قدیم امریکایی هستند
یا دارن آمریکایی می شن و اوضاعشون قمر در عقربه
یا مستقیم محل مرافعه بین ایران و آمریکا هستند!
مفهوما امریکا تصمیم گرفته این ور دنیا رو اونطوری که دلش می خواد نظم بده و از هیچ فعالیتی هم ابا نداره. جنگ مستقیم، کودتا، طالبان داخلی، حمایت از ناراضیان داخلی و ...
تنها کشوری که نه تنها خودش ساز ناکوک می زنه بلکه دیگران رو هم نامیزون کوک می کنه ایرانه! یعنی به نظر می رسه یه رودخونه ای به یه سمتی با مدیریت آمریکا راه افتاده و همه کشورها دارن به سمت دریا شنا می کنن اما ایران یه چند تا صخره پیدا کرده و خودشو آویزون چند تا شاخه و تنه درخت کرده و داره یه سد کوچیک اون وسطها می زنه.
به نظر نمی رسه بتونه تا ابد و دهر دووم بیاره و مجبوره بزودی جهتشو عوض کنه و گرنه از خستگی تو رودخونه ول می شه.
اگه خیلی خوشبین باشیم باید بپذیریم که نمی شه زمامداراهای ایرانی اونقدر خنگ باشن که اینو نفهمیده باشن. اونها نشون دادن که هر چند تا لحظه آخر دستشونو رو نمیکنن و مقاومت میکنن اما رو رست (به کل دارایی تو پکر می گن) شون هیچ وقت رولانس الکی (یعنی ریز کردن یا افزایش نرخ بازی) نمی کنن و آخرین لحظه یه راه پیدا میکنن و مسیرشون عوض میکنن.
پس باید به این سد سازی و الم شنگه هسته ای و این چیزها به عنوان یه شاخ و برگ موقتی نیگاه کنیم که قراره چند صباحی حکومتو کمک کنه تا مقاومت کنه و بتونه رستشو افزایش بده تا بتونه آل این (با کل دارایی بازی کنه تا بیشترین برد نصیبش بشه) بزنه.
ایران ثابت کرده اگه نخواد نمی ذاره کشورهای دوربرش تو آرامش به امریکا سرویس بدن. و ثابت کرده مثل عربستان هم دولا نمی شه تا آمریکا افسارشو هر کدوم وری که می خواد بچرخونه! و مهم تر از همه ثابت کرده که خسارت بالایی رو هم مردمش و هم حکومتش تحمل میکنن تا ایرانی بمونن. هم احمدی نژاد داره که با منطق کاملا غریبش حتی زیر آفتاب ۱۰۰ درجه انکار می کنه که روزه و می گه شبه و هم روحانی که با چند تا تویت دنیا رو بهت زده میکنه، هم رفسنجانی داره که نمی ترسه که آخر عمری به خیلی چیزها پشت کنه و با مردم آشتی کنه و هم میرحسین که به خاطر مردمش سالها تو زندون می پوسه! خمینی داره که انقلابش حزب برنده آمریکا رو تو انتخابات عوض می کنه و خامنه ای داره که بعد ۲۰ سال رهبری معلوم نیست تصمیم فرداش چیه. خلاصه یه سیستم داره که قدرت مالیش دست یکیه و قدرت اجراییش دست یکی دیگه. قدرت نظامیش جای دیگه است و سیاست خارجیش دست کسای دیگه! مردمش هم اونقدر متفاوتن که معلوم نمی شه کدوم وری هستن! درست مثل تیم فوتبالش! من هنوز نفهمیدم آیا واقعا اینها می خوان بمب اتمی بسازن یا نه!
با همه این حرفها به نظر نمی رسه آمریکا تصمیم گرفته باشه ایران و به حال خودش رها کنه. ایران باید به سمت رودخونه شناکنه و از اونجایی که گزینه های نظامی و سیاسی و راه حل های دیگه جواب نداده، فکر میکنم فهمیده که باید یه راحل برد برد به ایران پیشنهاد کنه! همون چیزی که ایران هم سالها منتظرشه و به خاطرش به این چند تا شاخه وسط رودخونه آویزون مونده و هر چقدر هم بیشتر لفتش بده قیمتش بالا تر می ره و سدش محکم تر می شه.
به نظر می رسه ایران سهم خودشو از منطقه می خواد. و بارها هم به امریکا گفته آقا بیا با ما رفیق شو و سهم ما رو بهمون برگردون. مگه ندیدی واسه پوتین این دوست جون جونی نصف دریای خزر رو دادیم. تو هم بیا و رفیق شو، فلسطین که هیچ، لبنان چند منه، کل سوریه رو هم آمریکایی میکنیم. ولی شرطش اینه که ما رو اینجوری که هستیم بپذیری! جای روسیه از فردا می شیم رفیق جون جونی شما!
بذار مابشیم ژاندارم محله یه محله آروم و بی سروصدا برات ردیف میکنیم.
اما اگه بخوای ژاندارم عوض کنی و جای کیش، دبی بسازی و عربستان رو مبصر کلاس کنی و به پاکستان بمب اتمی بدی و ترکیه و آذربایجان و اسه ما علم کنی و از این حرفها ما هم می ریم افعانستان و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و عمان و بحرین که تو دست داریمو می ریزیم بهم و نه تنها با برو بچ آمریکای جنوبی ها مثل نیکاراگوئه و شیلی و آرژانیتین و کوبا و... می ریزیم روهم و تو رو مسخره می کنیم و بازی رو یکم توسعه می دیم اونور دنیا و سدمونو بزرگتر از همیشه می سازیم. بلکه الان فرصت خوبیه تا بریم سراغ مصر و الجزایر و تونس و سومالی و ... و یکم هم اونها رو قل قلک بدیم. نهایتش نصف دیگه خزر رو می دیم تا پوتین دوباره بیاد تهران تا جرات نکنی مستقیما حمله کنی و یه چند تا موشک و هواپیمای بدون خلبان می فرستیم اسرایل تا یکم قیمت نفت بره بالا و رشد اقتصادی دنیا رو بهم بریزه تا دوست بزرگمون مستر چین از خواب بیدار شه و ببینه که چقدر داره ضرر میکنه و بیاد دوباره پشتمون وایسته و ... نهایتش هم اگه اوضاع خیلی خراب شد و خاتمی کاره ساز نبود، یه روحانی می فرستیم که بیاد و با ریس جمهورتون یه گپ تلفنی بزنه.
ایران بصورت متناوب هی بالای بالا بوده و هی قل خورده اومده پایین پایین، دوباره رفته بالای بالا و ... خلاصه هر چند صد سال یه بار ریختن لت و پارش کردن و چند وقت بعدش ریخته نصف دنیا رو گرفته و قوانین خودشو تحمیل کرده. مثلا اون موقع که همه بردگی می کردن اینها برده ها رو آزاد کردن و یا اون موقع که اروپا تو خرافات جادو و جنبل می سوخت اینها با دانشمند ها و شاعراشون تو دنیا می چرخیدن! اون موقع که هم بت می پرستیدن اینها خدای زرتشت رو یم پرستیدن. بعد که ادیسون اومد و برق اختراع کرد اینها هاله نور دور سر دیدن! کم مونده تا جمهوری عجیب غریبی خودشونو هم به عنوان برترین جمهوری عصر قالب کشورهای دیگه کنن!.
خلاصه توهم توطئه می گه همه چی از اول پیش بینی شده و دنیا داره می ره به سوی ... ولی این وسط یکی پیدا شده که چند هزار ساله داره اونوری شنا می کنه. همه هم می گن و آرزو میکنن تا بالاخره یه روزی خسته بشه و تو جهت اب شنا کنه! ما مگه می شه!
یادتون نره گفتم اگه خیلی خوش بین باشیم. آیا اونقدر که لازمه خوشبینی؟
رامین، یه نوشته قدیمی که دوباره ویرایش کردم!
Comments
Post a Comment