Skip to main content

Posts

Showing posts from 2017

رد شیفت

مدتها بود که نمی فهمیدم این که می گن دنیا داره بزرگ می شه یعنی منبسط می شه یعنی چی!!! تا این که یه مقاله نسبتا قدیمی خوندم که هرچند که بیشتر به مسایل از دیدگاه فیزیکیش نیگاه می کرد اما تونست یه سئوال همیشگی رو برام پاسخ بده. قبلش بگم این که دنیا داره منبسط می شه اصلا برام مهم نبود چون نمی تونستم ببینمش، حسش کنم، و یا حتی عواقب و تاثیراتشو درک کنم. این مثل اینه که یه موضوعی بود و نبودش واست یکی باشه. اما این که همه به همین راحتی می گفتن آره دنیا داره منبسط می شه و همچین قیافه حق به جانبی هم می گرفتن مثل این که خودشون دارن دنیا رو باد میکنن برام عجیب بود. حس بدی بود که فکر کنی که اندازه بقیه نمی فهمی! اما بعدا به این نتیجه رسیدم همونطور که برای من خود فهم بزرگ شدن دنیا اونقدر مهم نبود برای دیگرون هم بعضی سئوالها خارج از دایره کنترل ذهنیشون قرار می گیره و ترجیح می دن بهش فکر نکنن. مثلا این که انیشتین چی گفته برای خیلی ها تو خیابون مهم نیست اما چون انیشتین گفته پس فعلا می پذیرینش هرچندکه برای کسی که فردا امتحان فیزیک داره و یا اون دانشمندی که یه عمر فاصله ستاره ها رو اندازه گرفته می ...

با کشف جدید کیهان شناسان احتمال این که بشه از هیچ ماده ساخت، صفر نیست!

تقریبا 20 سالی می شه که کیهان شناسان فهمیدن یه جای این دنیا می لنگه و جای این که سرعت انبساط کیهان به دلیل وجود جاذبه های بین اجرام درونش کاهش پیدا کنه داره افزایش پیدا می کنه. یه دو دوتای ساده اما بدون جواب!  هر چند از خودشون یه فرضیه دادن که دنیا خالی نیست و پر از انرژی (یا جرم هایی) که چون نور رو از خودشون عبور می دن ما نمی بینیمشون اما هنوز نمی تونستن تعریف درستی مبتنی بر فورمولهای ریاضی و نتایج فیزیکی براش پیدا کنند تا این که  یکی فهیمد که اگه یکی از ترم های حذف شده فرمول انیشتین رو برگردونن فرضیه به خوبی از پس تعریف خیلی چیزها بر می آد.  هنوز یه مشکل بزرگ و حل نشده وجود داشت و هیچ کس نمی تونسط تعریف درستی برای منبع این انرژی پبداکنه! من فکر میکنم آونقدر با کمبود فرضیه تو این حوزه روبرو هستیم که  این یافته ها هر چند با کوله باری از سئوالات پاسخ داده نشده، شده پیش فرضیه های انرژی سیاه و بعدا ماده سیاه که تقریبا استخونبندی دنیای امروز رو به تصور می کشه.   اما چند روز پیش بعد از مدتها دانشمندان موفق شدن به کمک آزمایش انجام شده توسط لابراتوار توسعه یا...

فرضیه دوم

می گن می شه به آینده سفر کرد. یعنی اگه بشه به سرعت نزدیک به نور حرکت کرد نا خود اگاه دیگرونی که اینجا نشستن، تو رو طوری میبینن که داری به سمت آینده حرکت میکنی. اما مشکل اینه که میگن نمی شه به گذشته برگشت و این سفر یه سفر یه طرفه است. خوب این یه دلیل منطقی برای این مسئله است که بگیم تا حالا چرا از آینده کسی نیومده به این دنیای که ما توش زندگی میکنیم. اما اگه فرض این باشه که آیندگان بینهایت سال وقت داشته باشن و دنیا هم که بینهایت ری سورس می تونه داشته باشه بالاخره یکی پیدا می شه که یه چیزی اختراع کنه و برگرده! اما من یه فرضیه دیگه دارم که چرا کسی تا به حال برنگشته!!  داستان از اونجایی شروع می شه که می گن یونیورس شده مولتی ورس! اینطور که من فهمیدم یعنی تو یه نقطه یه سوراخی باز می شه و هی یکی، یا یه چیزی، یا ختی خودش هی توش فوت میکنه تا اونورش مثل یه بادکنک بزرگ شه و بزرگ شه و اون موقع که دیگه زورش نمی رسه بیشتر فوت کنه همه بادهای بادکنک جمع می شن و بر می گردن  تو شکمش و این بار مثل اینه که این وری فوت میکن و فوت میکن. خلاصه اون ور خسته شه این ور فوت میکنه و این ور خسته ...